و حس بدیه نبودنت(⚽من یک عدد مجنونِ فوتبالِ باشگاهیـم⚽!!!)
خب...
من دلم واسه همه ی شبای اروپایی آنفیـلد تنگ شده!واسه جایگاه کوپ تنگ شده!برای خوندن سرود رسمی باشگاه قبل هر کیک آف تنگ شده.برای گفتن یول نور واک الون تنگ شده...برای تک تک هوادارای فراتر از وفاداریِ لیورپول تنگ شده!!!
من دلم برای کمپ نو و کاتالون های ازادی خواه تنگ شده
برای همه ی طرح های موزائیکی که کل کمپ نو رو دربرمیگرفت هم تنگ شده
من دلم برای الکلاسیکوعه با رونالدو و مسی تنگ شده!!!!
من دلم برای برنابئو با رونالدو هم تنگ شده!
من دلم واسه استنفورده آبــــــــی تنگ شده.
من به شددددت ولم واسه دربی دلامادونینا و زلاتان تنگ شده..!
من دلم برای دربی شمال لندن و اون همه هوادار تنگ شده.
من دلم برای آلیانز آرنایی که شاهکار مهندسیه تنگ شده.
من به شدت دلتنگِ دیوارِ زردِ هوادارای دورتمندم..تیمی که هر کی دنبال هیجان تو اروپاست باید هوادار اون بشه
برای تیکی تاکای بارسا...برای تاکتیک های زیزو...
برای تیم جنگدهِ نابغه المانی،یورگن کلوپ..برای استراتژی ها پِپ گواردیولا
واسه گلای تماشایی سی آر سون...
برای گلای جادوییِ از رو کاشته ی مسی...
برای دعواهای توی کنفرانس بعده بازی
تیکه های مورینیو
حتی اون داوره پیر و خرفت هتکینستون
واسه وی ای ار
واسه مو صلاح د اجیپشن کینگ خوندن
سخت دلتنگم!
واسه گیتار ارسلان...
واسه کاپیتان گیانم...
واسه استراماچونی...
واسه ی تو سرما و گرما میشینیم تیممونو تشویق میکنیم های هوادارا...
واسه تیفوسی های جایگاهِ هشــت
برای شبای صد هزار نفریه آبــیِ آزادی...
برای فوتبال..
برای روزای پرتماشاگر...
برای استقلالـــم....
حسابی دلتنگــم!